بررسی آیه ولایت ـ قسمت دوم
پایگاه تحقیقاتی اسلام تکس
اثبات اسلام ، تشیع و پاسخ به شبهات + اسناد تصویری و اینترنتی

اثبات دلالت آیه ولایت بر امامت حضرت علی (ع) + پاسخ به شبهات آن

بسم الله الرحمن الرحیم
انّما وليكم الله ورسوله والذين امنوا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة وهم راكعون  مائده/55
این است و جز اين نيست كه ولى شما خداست و رسول او و آنان كه ايمان آورده‏اند، همان ايمان آورندگانى كه اقامه نماز و اداى زكات مى‏كنند در حالى كه در ركوع نمازند.
دلالت آیه بر امامت امیر المومنین علیه السلام
ابتدا به تشریح آیه و ذکر نکات آن می پردازیم و سپس ، نحوه ی استدلال به آن را بیان می کنیم.
تشریح آیه و بیان نکات آن
1 و 2 .
در آیه ، دو کلمه ی إنّما و ولیکم آمده است که دلیل بر حصر است ؛
 ابن منظور لغت شناس درباره ی کلمه ی انّما می گوید:
ومعنى إنما إثبات لما يذكر بعدها ونفي لما سواه كقوله : وإنما يدافع عن أحسابهم أنا أو مثلي المعنى : ما يدافع عن أحسابهم إلا أنا أو من هو مثلي .
كلمه انّما مفهومي را براي آنچه كه بعد از او آمده است اثبات مي كند مانند: اين سخن كه كسي به گويد: من و مانند من از شرف و حيثيّتم دفاع مي كنم يعني در واقع مي گويد: فقط من و مثل من چنين هستيم نه فردي ديگر .
لسان العرب - حرف الألف - أنن - ج 1 ص 179
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=249&idto=249&bk_no=122&ID=250
كلمه ولیكم هم تاكيد بر انحصار بيشتر است ؛ زيرا خبر است و مقدم بر مبتداء شده است که موجب حصر می شود چنانچه اهل فن گفته اند : تقديم ما هو حقه التاخير يفيد الحصر
شرح العقيده الواسطيه للعثيمين - ج 1 ص 21
http://shamela.baharsound.ir/41520/1/21
3. 
  خداوند در آیه شریفه نمی فرماید که شما تحت سه نوع ولايت هستيد ، بلكه می فرماید :  شما سه ولي داريد ، که  آنها خدا و رسول و الذين آمنوا می باشند ،  والا بايد ميفرمود :
إنما أوليائكم الله ورسوله والذين آمنوا ...
بنابر اين ، اين ولايت بر خلاف ولايت هایي است كه در جاهاي ديگر از قران آمده و اکثراً به معناي دوستي گرفته شده است .
4.
در آیه بعدش خداوند مي فرمايد :‌
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
وهر كس که ، خدا و رسول و كساني كه اهل ايمان هستند سرپرست او باشند ، او جزء گروه حزب خداوند است وحزب خداوند هم غالب است .
در اينجا خداوند مي فرمايد : كسانيكه ولايت اين سه نفر را بپذيرند ، در گروه حزب الله قرار دارند و معلوم است که صرف دوستی ، موجب دخول در حزب الله و پیروزی نمی شود بلکه عملی شدن دوستی و اطاعت است که کار به پیش می برد.
5.
ولي بر وزن فعيل ، صفت است نه اسم فاعل . صفت ولی بر وزن فعیل دلالت بر ثبوت چيزي در كسي دارد ؛ مثل شريف و كريم ، نه قيام كسي به عملي و یا فعلي ؛ مثلا كلمه هاي شريف وكريم ، صفت است ولي كلمه ی واهب ، اسم فاعل است .
صفات ، كشف از عمل نمي كنند بلكه كشف از حالت مي كنند برخلاف اسم فاعل . لذا آن را شبيه به فعل (مشبهه بالفعل) مي گويند ، نه خود فعل .
ولي ، صفت مشبهه بالفعل است و والي ، اسم فاعل است . فرق بين  ولي و والي اين است كه ولي به معني ثبوت قدرت ولايت وتصدي امور ، در يك ذات است و والي يعني آن كسي كه اين تصدي را بر عهده گرفته است .
قرینه های هادی به ولایت به معنای سرپرستی
1. اگر وليّ در آیه ی ولایت را به معناي محبّ، ياور و هم‌پيمان بدانيم، در آن صورت مولّى عليه چه کسي خواهد بود؟ به عبارت ديگر: اگر خداوند سبحان همه مؤمنان را وليّ ـ به معاني گفته شده ـ بداند، لازم خواهد بود تا کساني هم وجود داشته باشند که اين ولايت را بپذيرند و چنان که بنا باشد خود مؤمنان اين ولايت را داشته باشند طرف مقابلي که اين ولايت را بپذيرد ، وجود نخواهد داشت !!
2. معنای آیه با در نظر گرفتن حصرش و طبق ترجمه ی پیروان مکتب سقیفه ، اینگونه می شود :
 دوست و یاور شما فقط الله است و رسولش و مومنانی که نماز برپا می دارند و زکات می دهند و خاضعند ! حال آنکه ممکن است کسی مومن باشد ولی در طول عمرش به دلیل فقر زیاد ، نتواند زکات بدهد !! ضمن اینکه نماز خواندن و زکات دادن ، جدای از خضوع و خشوع نیست در حالی که ترجمه ی اهل سقیفه ، چنین می رساند که خضوع در نماز خواندن و زکات دادن وجود ندارد !
3. اگر ولی را به معنای دوستی بگیریم ، با آیه ی دیگر قرآن در تضاد خواهد بود که می فرماید :
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا ۖ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ. مائده/82
بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت؛ و نزدیکترین دوستان به مؤمنان را کسانی می‌یابی که می‌گویند: «ما نصاری هستیم»؛ این بخاطر آن است که در میان آنها، افرادی عالم و تارک دنیا هستند؛ و آنها (در برابر حق) تکبّر نمی‌ورزند.
4. چون نوع ولایت برای خدا ، رسول و عده ای از مومنین ، یکی است فلذا ولايت خداوند سبحان ولايت عامّي است که شامل تمامي مصاديق و معاني ولايت مي‌گردد. از اين‌رو زماني که ولايت در سه مورد فوق [خداوند، رسول خدا و مؤمنان] را به يک معنا دانستيم، لازم است تا ولايت را نيز به يک معنا تفسير کنيم، نه اين که ميان معناي نسبت داده شده در ولايت خداوند با ولايت رسول خدا و مؤمنان فرق بگذاريم.
5. در این آیه ، به جهت نزولش در حق امیر المومنین (ع) ، برای آن حضرت ، فضیلت خاصی وجود دارد و معنا ندارد که فضیلت خاصش ، دوستی باشد ؛ زیرا قبل از این ، خداوند مومنان را برادر دینی خوانده است (حجرات/10) و واضح است که برادری دینی از دوستی بالاتر است و نیز معنا ندارد که فضیلت خاصش ، نصرت باشد ؛ چرا که خداوند متعال در آیات 72 انفال و 2 مائده به مسلمین دستور می دهد که یکدیگر را یاری دهند .
6. آیات 51 تا 54 که به قول پیروان مکتب سقیفه ، مرتبط با آیه ی ولایت می باشند ، مؤیدی هستند بر اینکه معنای ولایت در آیات 55 و 56 ، دوستی نیست بلکه ولایت امری است ؛ زیرا :
در آیه ی 51 ، نمی تواند دوستی باشد ؛ زیرا دوستي يك فرد مسلمان با يك فرد غير مسلمان ، مثلا در هم درس بودن يا شريك اقتصادي بودن يا روابط كارگري و كار فرمائي يا همسر غير مسلمان داشتن ، سبب خروج مسلمان از دين اسلام و يهودي يا نصراني شدن او نمي شود ، مگر اينكه اين روابط منجر به اطاعت در امور اعتقادي شود وفرد مسلمان ولايت غير مسلمان را در اعمال ديني واعتقادات بپذيرد .
آیه ی 52 ، گرايش وچرخش سريع برخي از مسلمانان در پيوستن به يهود ونصاري وتبعيت از آنها را ياد آور ميشود .
آیه ی 53 نیز سخن از معیت بعضی از مسلمانان با یهود و نصاری و پیروی از آنها دارد .
آیه ی 54 به خروج مومنين از دين اسلام وارتداد آنها كه همان پذيرش ديگران است ، اشاره می کند .
و در آيه ٥٦ كه بحث آن گذشت ، خروج از حزب الله و ورود به حزب شيطان را هشدار مي دهد .
نتيجه اينكه ، آيه ولايت در مقام تعيين مصداق ولي به معني سرپرست در امور اعتقادي و ديني می باشد و آن را منحصر در سه منبع ميداند كه اولي و دومي را با ذكر نام و سومي را با وصف مشير معرفي مي كند.
ابن عثیمین ، عالم بزرگ وهابیت هم معنای ولی در آیه ی ولایت را ، سرپرستی دانسته و گفته است :
وقال تعالى: {إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا} [المائدة: 55] ، فلله أولياء يتولون أمره ويقيمون دينه
خداوند فرموده است: ولی شما تنها خداست و رسولش و کسانی که ایمان آوردند ، پس برای خداوند اولیایی است که امرش را سرپرستی می کنند و دینش را برپا می دارند .
مجموع فتاوی و رسائل للعثیمین - ج 10 ص 639
http://shamela.ws/browse.php/book-12293/page-3476
پاسخ به شبهات
شبهه ی اول:
همانگونه که آيات قبل (آیه ی 51) ، از دوستي و محبت كفار نهي نموده، در آيه ی ولایت ، دوستي کساني که بايد مورد دوستي قرار گيرند مورد امر قرار گرفته است.
پاسخ:
اولا: ما وحدت سياق ميان آيه ولايت و آيات پيشين آن را قبول نداريم؛ چرا که سياق در صورتي در معناي آيه نقش دارد، که آيات در مورد يک حادثه مشخص و در وقتي واحد نازل شده باشد در حالی که در اینجا ، چنین نیست و دلیلی برای اثبات آن ، وجود ندارد.
ثانیا: نزول آیه در حق امام علی (ع) با روایات متواتر ، مسلّم است و سیاق در برابر روایات محکم ، ارزشی جهت استدلال ندارد ؛ زیرا سیاق از ضعیف ترین دلایل است .
ثالثا: در بالا ، نشان دادیم که معنای ولی در آیه ی ولایت ، نمی تواند دوستی یا نصرت باشد.
رابعا: نشان دادیم که آیات قبل ، در رابطه با دوستی و نصرت نیستند بلکه در رابطه با تبعیت دینی هستند و این ، مؤید نظر ما می باشد !
شبهه ی دوم:
به وضوح می بینیم که آیه ی شریفه از صیغه ی جمع برای اولیای سوم ، استفاده کرد است پس این سخن که مصداق الذین آمنوا ... در آیه ی ولایت ، فقط حضرت علی (ع) باشد ، سخنی است مخالف ظاهر واضح آیه !
پاسخ:
به كار بردن صيغه جمع در حالى كه از آن صيغه يك فرد اراده شده باشد، منحصر به آيه شريفه ولايت نيست. در قرآن كريم آيات بسيارى وجود دارد كه در آن ها صيغه جمع به كار رفته، امّا يك شخص منظور بوده است ؛ علامه امينى رحمه الله در كتاب شريف الغدير، فصلى را به اين گونه آيات اختصاص داده و بحثى به تفصيل در اين باره نموده است. ايشان بيست آيه مطرح ساخته و تفاسير عالمان سنّى را در ذيل آنها يادآور شده و نشان داده است كه در اين آيات، هر چند صيغه جمع به كار رفته، اما به تصريح عالمان سنّى ، مراد شخص واحد است . رجوع شود به کتاب الغدیر ، ج 3 ص 163-167
فخر رازی که خود یکی از طرح کنندگان این شبهه است ، می گوید :
وحمل ألفاظ الجمع وإن جاز على الواحد على سبيل التعظّم، لكنه مجاز لا حقيقة والأصل حمل الكلام على الحقيقة .
حمل لفظ جمع بر واحد اگر چه به جهت بزرگداشت شخص جايز است، اما مجاز مى باشد، نه حقيقت. اصل نيز حمل كلام است بر حقيقت نه مجاز .
التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب - ذیل آیه ی 55 مائده در حجت سوم
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=132&ID=2158
زمخشری نیز می گوید :
فإن قلت: كيف صحّ أن يكون لعليّ رضي الله عنه واللفظ لفظ جماعة؟ قلت: جيء به على لفظ الجمع وإن كان السبب فيه رجلا واحداً، ليرغب الناس في مثل فعله فينالوا مثل ثوابه، ولينبه على أن سجية المؤمنين يجب أن يكون على هذه الغاية من الحرص على البرّ والإحسان وتفقد الفقراء، حتى إن لزهم أمر لا يقبل التأخير وهم في الصلاة، لم يؤخروه إلى الفراغ منها
اگر بگويى چطور ممكن است كه مراد على عليه السلام باشد در حالى كه در آيه لفظ جمع به كار رفته است؟ مى گويم هر چند سبب در آن يك مرد است، اما آن را به لفظ جمع آورده تا مردم را به مثل عمل او ترغيب كند تا به چنان ثوابى برسند و تذكر دهد كه واجب است سجاياى مؤمنان در چنين غايتى از حرص بر نيكوكارى، احسان و رسيدگى به فقرا باشد تا در حال نماز نيز اين امر را به تأخير نياندازند به مقدارى كه از نماز فارغ گردند .
تفسیر الکشاف للزمخشری - ج 1 ص 649
http://shamela.ws/browse.php/book-23627/page-652
شبهه ی سوم:
دادن زكات در هنگام نماز با خشوع و عبادت نمي‌سازد ؛‌ آن هم در حق كسي مثل امام علي عليه السلام كه در هنگام نماز غرق در ذكر و ياد خدا و از همه چيز بريده و رهاشده بوده است.
پاسخ:
اگر طرح این شبهه برای رد نزول آیه در حق امیر المومنین (ع) است که قبلا اثبات کردیم که آیه در حق امام علی (ع) نازل شده است و چنین تلاش هایی بیهوده است و اگر جهت رد فضیلت است که خداوند در آیه ، امام علی (ع) را مدح فرموده اند !
يكى از فضائل و مناقب اختصاصى امامان عليهم السلام، انجام عبادت در حال عبادت ديگر مى باشد و به نظر می رسد که آیه ی ولایت هم در مقام بیان این نکته باشد که سرپرست شما تنها کسانی هستند که توانایی ارتباط همزمان با خالق و مخلوق را داشته باشند .
شهاب الدین آلوسى مى نويسد :
وبلغني أنّه قيل لابن الجوزي رحمه الله تعالى: كيف تصدّق علي كرم الله تعالى وجهه بالخاتم وهو في الصلاة والظن فيه ـ بل العلم الجازم ـ أن له كرم الله تعالى وجهه شغلا شاغلا فيها عن الالتفات إلى ما لا يتعلق بها، وقد حكى مما يؤيد ذلك كثير؟ فأنشأ يقول :
يسقي ويشرب لا تلهيه سكرته *** عن النديم ولا يلهو عن الناس
أطاعه سكره حتّى تمكن من *** فعل الصحاة فهذا واحد الناس
به من خبر رسيده كه از ابن جوزى سؤال شد: چگونه على عليه السلام در حال نمازانگشتر خود را تصدق فرمود؟ و گمان درباره ايشان ـ و بلكه علم قطعى ـ آن است كه او به امرى اشتغال داشته كه او را از توجه به امور غير متعلق به آن باز مى داشته است و مواردى كه اين امر را تأييد مى كنند، فراوان است. ابن جوزى بالبداهه سرود :
مى نوشد و مى نوشاند ولى سُكر آن او را غافل نمى كند *** از محبوب و نديم خود و نيز از مردم او را غافل نمى كند
سُكر وى از او اطاعت مى كند تا اين كه براى او ممكن بود *** فعل هوشياران، پس او در ميان مردم يگانه است

تفسیر الآلوسی - ج 6 ص 169
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2707_تفسير-الآلوسي-الآلوسي-ج-٦/الصفحة_168
جصاص حنفی می نویسد :
فإن كان المراد فعل الصدقة في حال الركوع فإنه يدل على إباحة العمل اليسير في الصلاة , وقد روي عن النبي صلى الله عليه وسلم أخبار في إباحة العمل اليسير فيها , فمنها أنه خلع نعليه في الصلاة , ومنها أنه مس لحيته وأنه أشار بيده , ومنها حديث ابن عباس أنه قام على يسار النبي صلى الله عليه وسلم فأخذ بذؤابته وأداره إلى يمينه , ومنها أنه كان يصلي وهو حامل أمامة بنت أبي العاص بْن الربيع , فإذا سجد وضعها وإذا رفع رأسه حملها
اگر مراد از و هم راکعون در آیه ی ولایت ، دادن صدقه در حال رکوع باشد ، پس دلالت می کند بر مباح بودن کار اندک در نماز ، و روایت شده است درباره ی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم اخباری در مباح بودن عمل اندک در نماز ، از جمله اینکه آن حضرت در نماز ، کفش هایشان را در آوردند و...
أحکام القرآن للجصاص - ج 2 ص 625
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=668493&bk_no=4120&startno=1
روایات پرداختن نبی مکرم (ص) در نماز به کارهای دیگر ، در معتبرترین کتابهای اهل سنت از جمله در صحیحین آمده است که می توانید در آدرس زیر ، تعدادی از آنها را ببینید :
http://www.al-milani.com/farsi/library/lib-pg.php?booid=43&mid=216&pgid=2598
شبهه ی چهارم:
زکات در آیه ، به معنای زکات واجب است نه صدقه ی مستحب و می دانیم که حضرت علی (ع) آنقدر فقیر بودند که به ایشان زکات تعلق نمی گرفت ، علاوه بر آن ، دادن زکات در نماز ، جای تأمل دارد .
پاسخ:
اطلاق زكات بر زكات مستحبّ در قرآن مجيد فراوان است ، در بسيارى از سوره هاى مكى ، كلمه  «زكات» آمده كه منظور از آن ، همان زكات مستحبّ است ؛ زيرا وجوب زكات ، مسلما بعد از هجرت پيامبر صلي الله عليه وآله به مدينه ، بوده است .
آيات :  3 نمل ، 39 روم ، 4 لقمان و 7 فصلت ، مكي هستند و زكات در اين آيات ، مستحبي است .
قرطبی مفسر بزرگ اهل سنت هم زکات در آیه ی ولایت را ، صدقه ی مستحبی دانسته است :
وقوله : ويؤتون الزكاة وهم راكعون يدل على أن صدقة التطوع تسمى زكاة . ; فإن عليا تصدق بخاتمه في الركوع ، وهو نظير قوله تعالى : وما آتيتم من زكاة تريدون وجه الله فأولئك هم المضعفون وقد انتظم الفرض والنفل ، فصار اسم الزكاة شاملا للفرض والنفل ، كاسم الصدقة وكاسم الصلاة ينتظم الأمرين
تفسیر القرطبی - ج 6 ص 161-162
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=48&ID=1202
شبهه ی پنجم:
کلمه ی ولی ، هیچ گاه به معنای سرپرست به کار نمی رود.
پاسخ:
معنای ولی در لغت:
راغب اصفهاني مى‌گويد :
ولی: الولاء والتوالي أن يحصل شيئان فصاعداً حصولاً ليس بينهما ما ليس منهما ، ويستعار ذلك للقرب من حيث المكان ومن حيث النسبة ومن حيث الدين ومن حيث الصداقة والنصرة والاعتقاد والولاية : النصرة . والولاية : تولى الأمر . و قيل : الولاية والولاية نحو الدلالة والدلالة . وحقيقته : تولى الامر .
ولی: ولایت و تولی ، هر گاه دو چیز چسبيده و كنار هم قرار گيرند كه شىء سوم ، ميان آن دو فاصله‌اى پديد نياورد كه پيوندشان را از هم بگسلاند ، « ولى » معنا و مفهوم پيداكرده و اين معنا در جاي ديگر كه قرب مكاني و نسبت و راستي و همكاري و عقيده داشته باشد به صورت استعاره به كار مي رود . ولايت ( به فتح واو ) به معناي نصرت و ولايت ( به كسر واو ) به معناي سرپرستي به كار مي رود ... حقيقت معناي ولايت همان سرپرستي است .
الراغب الإصفهاني ، أبو القاسم الحسين بن محمد (متوفاي502هـ) ، المفردات في غريب القرآن ، ج 1 ص 533 ، تحقيق : محمد سيد كيلاني ، ناشر : دار المعرفة - لبنان
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/2552_مفردات-غريب-القرآن-الراغب-الأصفهانى/الصفحة_530#top
معنای ولی در قرآن:
وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطانا. اسراء/33
و آن کس که مظلوم کشته شده برای ولی و سرپرست او سلطه و حق قصاص قرار دادیم.
ولی در این آیه در رابطه با ولایت تشریعی است و به معنای سرپرست و صاحب اختیار به کار رفته است؛ زیرا حق قصاص برای دوست مقتول ثابت نیست بلکه برای وارث و ولی او ثابت است.
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا. نساء/75
چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد (ستمدیده‌ای) که می‌گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما !
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ . بقره/257
در این آیه نیز ولی به معنای دوست نیست چون ولایت خدا در جهت هدایت به کار رفته است.
معنای ولی در روایات:
عمر به امام علی (ع) و عباس عموی پیامبر (ص) که با جمعی از صحابه نزدش بودند ، گفت:
فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ...    ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْرٍ وَ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَوَلِيُّ أَبِي بَكْرٍ ...
عمر گفت : هنگامی که رسول خدا (ص) وفات کرد ، ابوبکر گفت من ولی (جانشین) پیامبر (ص) هستم ... سپس ابوبکر وفات کرد و من ولی (جانشین) پیامبر (ص) و ابوبکر شدم...
صحيح مسلم ، كتاب الجهاد والسير ، باب حكم الفيء ، ج 3 ، ص 1378 و 1379 ، ح 3302
 http://www.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=1&ID=823&idfrom=3372&idto=3374&bookid=1&startno=2
صحیح البخاری - كتاب النفقات - باب حبس نفقة الرجل قوت سنة ... - ج 5 ص 2049 ح 5043
http://www.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=0&ID=2988&idfrom=5145&idto=5146&bookid=0&startno=1
سایت اسلام وب در جواب سوال کننده ای درباره ی معنای ولی در این حدیث ، گفت:
فمعنى هذا الكلام كما قال الشيخ العباد في شرح سنن أبي داود: أنا ولي الأمر من بعد رسول الله صلى الله عليه وسلم...
الخميس 30 محرم 1432 - 6-1-2011  - رقم الفتوى: 146357
 http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&Id=146357
شبهه ی ششم:
اگر آيه بيان گر مقام مولويت و امامت براى اميرالمؤمنين عليه السلام باشد، در اين صورت، دو نفر در يك زمان ولايت خواهند داشت و اين امكان پذير نيست.
پاسخ:
اولاً: دارا بودن حق تصرف و مولويت هيچ ملازمه اى با إعمال اين حق ندارد و ممكن است كسى مولويت داشته باشد، اما به جهتى آن را اعمال نكند و يا وجود مانعى او را از حق خويش محروم سازد
ثانياً: وجود چند مولا در يك زمان در صورتى كه مولويت آنان در طول هم باشد و تعارض لازم نيايد، هيچ اشكال و منعى نخواهد داشت.
حدیث متواتر و متفق علیه منزلت و دلالت آن ، همین ولایت در آیه ی ولایت برای امام علی (ع) اثبات می شود ! و بیشتر از این ، اهل سنت احادیث صحیحی دارند که همین ولایت را به طور صریح ، می رساند :
قال رسول الله (ص) : علی ولی کل مؤمن من بعدی
السلسلة الأحادیث الصحیحة للألبانی- ج 5 ص 222 ح 2223
http://islamport.com/d/1/alb/1/19/148.html
قال رسول الله (ص) : علی اولی الناس بکم بعدی
المعجم الكبير للطبراني - باب الواو - من اسمه وهب - وهب بن حمزه - ح 17846
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=477&pid=289073&hid=17846
شبهه ی هفتم:
فخر رازی می گوید:
أن علي بن أبي طالب كان أعرف بتفسير القرآن من هؤلاء الروافض ، فلو كانت هذه الآية دالة على إمامته لاحتج بها في محفل من المحافل ، وليس للقوم أن يقولوا : إنه تركه للتقية لإنهم ينقلون عنه أنه تمسك يوم الشورى بخبر الغدير ، وخبر المباهلة ، وجميع فضائله ومناقبه ، ولم يتمسك ألبتة بهذه الآية في إثبات إمامته ، وذلك يوجب القطع بسقوط قول هؤلاء الروافض لعنهم الله.
علي ابن ابي طالب (ع) نسبت به تفسير قران از این روافض ، آگاه تر وداناتر بوده است. اگر چنانچه آيه دلالت یر امامتش مي كرد ، بايستي در محافل ومجالس به آن استدلال واحتجاج مي كرد. كسي نمي تواند بگويد كه ترك اين كار به خاطر تقيه بوده است ؛ زيرا كه از ايشان نقل شده است كه در روز شورا به خبر غدير وخبر مباهله و همينطور ديگر فضائل ومناقبش استدلال كرده است ، در حالی كه به اين آيه استدلال نكرده است و اين باعث قطع سقوط ديدگاه روافض که خدا لعنتشان کند ، مي گردد .
 التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب - ذیل آیه ی 55 مائده در حجت پنجم
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=132&ID=2158
پاسخ:
احتجاج ‌ با ابوبكر:
وقتي ابويكر به منظور عذر خواهي خدمت امام علي عليه السلام رسيد ، امام با بيان‌ جايگاه ‌خود به‌ نزول‌ آيه‌ ی ولایت درباره‌ خود با ابو بكر استدلال‌ كرده و فرمودند :
أنشدك‌ بالله إلي‌ الولاية‌ من‌ الله مع‌ ولاية‌ رسول ‌الله صلّي‌ الله ‌عليه ‌وآله‌ في‌ آية‌ زكاة‌ الخاتم‌ أم‌ لك‌ ؟ قال ‌: بل‌ لك ‌.
تو را به‌ خدا سوگند مي‌دهم‌ آيا در آيه‌ پرداخت‌ انگشتري‌ به‌ عنوان‌ زكات ‌، ولايت‌ من‌ همراه‌ با ولايت‌ رسول‌ خدا (ص) از طرف‌ خداوند مطرح‌ شده‌ است‌ يا ولايت‌ تو؟ ابوبكر گفت ‌: بلكه‌ ولايت تو.
خصال شیخ صدوق - ص 548-549 ح 30
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1137_الخصال-الشيخ-الصدوق/الصفحة_563#top
مناشده با مهاجرین و انصار در زمان عثمان:
 فانشدكم‌ بالله أتعلمون‌ حيث‌ نزلت‌ « إنّما وليّكم‌ الله و رسوله‌ والذين‌ آمنوا الذين‌ يقيمون‌ الصلوة‌ و يؤتون‌ الزكوة‌ و هم‌ راكعون‌ » قال‌ الناس ‌: يا رسول‌الله أخاصة‌ في‌ بعض‌ المؤمنين‌ أم‌ عامة‌ لجميعهم‌، فأمر الله عزّوجلّ نبيّه‌ أن‌ يعلمهم‌ ولاة‌ أمرهم‌ و أن‌ يفسّر لهم‌ من‌ الولاية‌ ما فسّر لهم‌ من‌ صلاتهم‌ و زكاتهم‌ و صومهم‌ و حجّهم‌ فنصبني‌ للناس‌ علماً بغدير خم  ‌
شما را به‌ خدا سوگند آيا مي‌دانيد هنگامي‌ كه‌ آية‌ « انّما وليّكم‌الله و...» نازل‌ شد، مردم‌ از رسول‌ خدا صلي الله عليه وآله پرسيدند : آيا اين‌ آيه‌ به‌ عده‌اي‌ از مؤمنان‌ اختصاص‌ دارد، يا شامل‌ همة‌ مؤمنان‌ مي‌شود؟ پس‌ خداوند پيامبر را مأمور كرد كه‌ متوليان‌ امور مؤمنان‌ را به‌ آنان‌ بشناساند و همان‌طور كه‌ نماز، زكات‌ و حج‌ آنان‌ را براي‌ ايشان‌ بيان‌ كرده‌ است‌ ولايت‌ را نيز شرح‌ دهد. در پي‌ اين‌ مسائل‌ پيامبر مرا در غدير خم‌ به‌ عنوان‌ راهنما براي‌ مردم‌ منصوب كرد .
الإحتجاح للشیخ الطبرسی - ج 1 ص 213
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1337_الاحتجاج-الشيخ-الطبرسي-ج-١/الصفحة_220#top
فرائد السمطین للجوینی الشافعی - ج 1 ص 312-318 ح 250 باب 58
http://www.shiastudies.com/library/Subpage/Book_Matn.php?syslang=1&id=524&id_matn=9188
استدلال در شورای شش نفره:
در جلسه‌ شوراي‌ رهبري كه از ناحيه عمر انتخاب شده بود ، هر يك‌ از اعضاي آن كه‌ ادعاي‌ صلاحيت‌ خليفه شدن را ‌داشتند در صدد معرفي‌ و بيان‌ شايستگي هاي‌ خود برآمدند ، امام علي عليه السلام‌ به‌ نزول‌ آيه‌ ی ولایت دربار‌ه خود استدلال‌ نموده و‌ ‌خطاب‌ به‌ اهل‌ شورا مي‌فرمايد :
 فهل‌ فيكم‌ احد آتي‌ الزكاة‌ و هو راكع‌ و نزلت‌ فيه‌ إنّما وليّكم‌ الله و رسوله‌ والذين‌ آمنو الذين‌ يقيمون‌ الصلوة‌ و يؤتون‌ الزكوة‌ و هم‌ راكعون‌ غيري ؟‌ قالوا: أللّهمّ لا .
آيا در ميان‌ شما به‌ جز من‌ كسي‌ هست‌ كه‌ در حال‌ ركوع‌ زكات‌ داده‌ باشد و خداوند آية‌ «إنّما وليكم‌ الله...» را دربارة‌ او نازل‌ كرده‌ باشد؟ گفتند: به‌ خدا سوگند نه.
الأمالی شیخ طوسی - ص 549 ح 1168
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1334_الأمالي-الشيخ-الطوسي/الصفحة_571#top
شبهه ی هشتم:
دکتر ناصر بن عبدالله غفاری وهابی می گوید :
همان دليلي که شيعه به آن استدلال مي‌کند ، مذهب دوازده امامي را نقض مي‌کند؛ چرا که در اين استدلال با ادات «انما» ولايت را مختص امير المؤمنين (ع) ساخته‌اند، که نتيجه آن سلب امامت از ديگر ائمه مي‌باشد و اگر جواب نقضي داده و بگويند که مراد از آن، حصر آيه در برخي اوقات، يعني وقت زمان امامت اوست و نه وقت امامت کساني که بعد از او مي‌آيند، در اين صورت اهل سنت نيز اين سخن را از آنان پذيرفته و ولايت عامه را مختص به زمان خلافت حضرت علي عليه السلام خواهند دانست و نه قبل از خلافت او که سه خليفه ديگر [ابوبکر، عمر، عثمان] امامت کرده‌اند.
أصول مذهب الشيعة الإمامية الاثني عشرية - ج2 ص 818-829
http://fatwa.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&Id=8887
پاسخ:
جواب اول:
خداوند متعال ، با صیغه ی جمع ، مومنین خاصی را با وصف مشیر (ونه وصف مقوم) در این آیه به عنوان ولی معرفی نموده وبس . در زمان نزول آیه،این شخص ، امام علی (ع) است و در آینده هم کسانی خواهند بود که افراد خاص و مشخصی هستند و با نشانه ی "صدقه به هنگام رکوع" به عده ای از مردم نشان داده خواهند شد . ما از توصیف "صدقه در حال رکوع " ، عقلا در می یابیم که این وصف ، نه شرط لازم و نه شرط کافی برای ولایت بر مومنین نیست لذا این وصف ، تنها اشاره برای تعیین مصداق در زمانی خاص برای افراد حاضر در آن شرایط می باشد (وصف مشیر)، با این ترتیب هر کسی که بعد از نزول آیه ،در رکوع صدقه بدهد بواسطه این کار ،ولی مومنین نمی شود . پس از نزول ،تنها کسانی که از اول مورد نظر خدا بوده اند با این اشاره ، در نزد برخی مومنین قابل شناسایی خواهند بود و ناگفته پیداست که هر صدقه دادنی مراد آیه نیست ، بلکه منظور آیه ، صدقه دادنی است که مقبول حق باشد و آن را فقط خدا می داند. به همین دلیل ، تعداد و اسامی آنها فقط باید با نص مشخص شود نه با نظر مردم.
و در روایت داریم که همه ی امامان ما این عمل را انجام داده اند.
الکافی للکلینی - ج۱، ص ۲۸8-289
http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1122_الكافي-الشيخ-الكليني-ج-١/الصفحة_336#top
جواب دوم:
اگر مراد از قسمت سوم آیه را فقط حضرت امیر المومنین علیه السلام بدانیم ، نفی ولایت دیگر ائمه نکرده ایم ؛ زیرا طبق قول اکثر علمای اصول ، این مطلب ثابت است که جمله ی محصور ، یک دلالت دارد که از منطوق و لفظ جمله بر می آید که در آیه ی ولایت ، ولایت الله ، رسول و امام علی (ع) می باشد و یک مفهوم که در آیه ی ولایت ، نفی ولایت دیگران است اما نکته این‌جاست که مفهوم آیه ی ولایت که نفی ولایت اهل بیت علیهم السلام باشد ، توانايي معارضه و مقابله با منطوق را ندارد ، منطوقي که از روايات صحيح و صريحي که از ر‌سول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و امير المؤمنين علیه السلام نقل گرديده و با منطوق و صريح لفظ خود ، دلالت بر صحت امامت ساير ائمه علیهم السلام دارد.
فخر رازي گفته است :
المنطوق مقدم على المفهوم إذا جعلنا المفهوم حجة؛ لأن المنطوق أقوى دلالة على الحكم من المفهوم
اگر قائل به حجيت مفهوم باشيم منطوق بر مفهوم مقدم خواهد بود؛ زيرا که منطوق از نظر دلالت بر حكم ، از مفهوم قوي‌تر مي باشد .
المحصول للرازی - ج 5 ص 579
 http://iucontent.iu.edu.sa/Shamela/Categoris/أصول%20الفقه%20والقواعد%20الفقهية/المحصول%20للرازي/1965.html

مطالب مرتبط :

بررسی آیه ولایت ـ قسمت اول


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط حسین